Tuesday, July 17, 2018

روایتی از معضل کودکان زباله‌گرد: موش انگشتش را در زباله‌گردی خورده!

25 تیر 1397
ایسنا نوشت: موضوع کودکان کار در کرج به خصوص کودکان زباله‌گرد قدری با پیچیدگی اجتماعی همراه است و بخش زیادی از پیچیدگی این موضوع به گردش مالی عظیمی که پشت صحنه این ماجرا جریان دارد مربوط است.
تصور کنید کودکان چرخ به دستی که مشغول جمع‌آوری زباله هستند؛ در ظاهر حس ترحم نسبت به این صحنه در ذهن هر بیننده‌ای برانگیخته می‌شود اما در واقعیت آن کودک در حال جمع‌آوری طلای کثیفی است که کثیفی‌اش بر دستان خودش می‌ماند و طلایش به جیب کسانی دیگر سرازیر می‌شود.




ته این داستان به جاهای تاریکی ختم می‌شود اما اگر سر نخ را تا همین سال‌های نه چندان دور دنبال کنیم اصل قضیه به اقدام غیرقانونی شهرداری کرج در تفکیک فرآیند انتخاب پیمانکاران جمع‌آوری زباله از سازمان پسماند و تمرکز آن در سازمان مرکزی شهرداری بر می‌گردد، بر همین اساس با واگذاری این کار به پیمانکاران مشخص، این پیمانکاران افرادی را برای جمع‌آوری زباله‌های با ارزش از سطح کرج به کار می‌گیرند که به گفته بسیاری از فعالان اجتماعی، تعداد زیادی از این افراد کودک هستند؛ کودکانی که میانگین سنی آنها 12 سال است حتی در میان آنها کودک چهارساله نیز مشاهده شده است.
برخی از این پیمانکاران علاوه بر به کارگیری نیروی کار ارزان در بستن قرارداد با شهرداری نیز به سودهای قابل توجهی دست می‌یابند؛ چیزی که توسط حسین محمدی، رئیس کمیسیون محیط زیست شورای شهر کرج به آن اشاره شد.
به عنوان نمونه تفکیک زباله کرج در سال 93 با یک قرارداد 3 میلیارد و 200 میلیون تومانی توسط شهرداری به چند شرکت واگذار شد؛ فارغ از رقم ناچیز این قرارداد، انتظار می‌رفت این قرارداد در سال ۹۴ بین ۱۰ تا ۱۵ درصد افزایش یابد اما بر خلاف انتظار یک قرارداد ۳ ساله با ۵۰ درصد تخفیف بدون رعایت تشریفات قانونی امضا شد که با امضای آن حداقل ۴ تا ۵ میلیارد تومان به شهرداری خسارت وارد شد.
یک بار دیگر وضعیت حاکم بر پسماندهای کرج را مرور کنیم؛ از یک طرف با قراردادهای بحث‌برانگیز و از طرف دیگر به کارگیری نیروی کار کودک و ارزان سود مضاعفی را به دنبال دارد؛ این وضعیت تاثیر زیادی بر ناتوانی سازمان پسماند شهرداری کرج در جذب یک پیمانکار برای ساماندهی حلقه‌دره داشته است چون زباله تا به حلقه‌دره برسد دیگر چیزی برای تفکیک ندارد و فقط از آن شیرابه و اجزای بی ارزش باقی می‌ماند.
اگرچه در چنین وضعیتی سخت می‌توان از حقوق کودک و غیرقانونی بودن کار کودکان و آثار مخرب زباله‌گردی بر روح و جسم آنها صحبت کرد اما ببینیم این مراودات مالی و سودهای کلان چه واقعیتی را مشخصاً برای کودکان فعال در این عرصه به وجود آورده است.
برده‌داری نوین با بهره‌کشی از کودکان/مشاهده کودکان چهارساله در مراکز دپو زباله
یکی از فعالان اجتماعی استان که در این حوزه بررسی‌های میدانی به عمل آورده از کار کودکان زباله‌گرد در کرج به عنوان برده‌داری نوین یاد می‌کند.
الهه الله‌کریمی با ارائه آماری از وضعیت کودکان زباله گرد در این منطقه می‌گوید که 85 درصد این کودکان افغانی، 13 درصد ایرانی و 2 درصد پاکستانی هستند.
الله‌کریمی ادامه می‎دهد: میانگین سنی این کودکان 12 سال است اما در میان آنان کودک چهارساله نیز مشاهده شده است؛ فقط 20 درصد این کودکان قادر به خواندن و نوشتن هستند و اغلب آنان مدرسه را رها کرده‌اند.
او می‌گوید: بررسی‌های ما در 60 محل دپو جمع‌آوری زباله که از آن به عنوان گاراژ نام برده می‌شود انجام شد؛ در این 60 گاراژ آلونک‌هایی از زباله در میان کوهی از پسماند به محل زندگی این کودکان تبدیل شده که بسیاری از آنها فاقد دستشویی و حمام است؛ از 60 گاراژی که ما در آن حضور یافتیم فقط سه گاراژ دستشویی و حمام داشت.
برخی کودکان تا ۲۰ ساعت زباله‌گردی می‌کنند
او با بیان اینکه محل زندگی این کودکان فاجعه است می‌گوید: این وضعیت باعث شیوع بیماری‌های مختلفی در میان آنان شده است؛ حتی ما در بازدیدهای میدانی کودکی را دیدیم که دو انگشت او توسط موش خورده شده بود.
این فعال اجتماعی شهرداری را مسبب این وضعیت می‌داند و می‌گوید: همه گاراژها کارفرمایانی دارد که تحت نظارت شهرداری کار می‌کنند، در حالی که طبق قانون، به کار گرفتن کودکان در مشاغل سخت همچون زباله گردی غیر قانونی است اما شهرداری این خلاف را مرتکب می‌شود و کارفرما برای پرداخت حقوق کمتر و کسب سود بیشتر این بچه‌ها را به کار می‌گیرد؛ البته شهرداری این موضوع را منکر می‌شود.
او با بیان اینکه طبق تحقیقات ما این کودکان در روز 10.5 ساعت کار می‌کنند اعلام می‌کند: کودکانی بودند که 20 ساعت در روز نیز مشغول کار بودند؛ این یک نوع برده‌داری نوین است.
جامعه‌ای که کودکش کار می‌کند باید متأسف باشد
در این میان اما یک عضو شورای شهر کرج نوع دیگری به موضوع نگاه می‌کند؛ رحیم خستو معتقد است کودکان کار واقعیتی است که وجود دارد و در قبال آن نمی‌توان صورت مسأله را پاک کرد.
خستو در این خصوص می‌گوید: کودکان کار واقعیت تلخی است که وجود دارد؛ در کرج هم پیمانکاران از آنان برای جمع‌آوری زباله استفاده می‌کنند و این نقد وارد است.
او ادامه می‌دهد: تاکید من این است که واقعگرایانه با آن برخورد کنیم یعنی اگر در جایی کودکی هم مشغول به کار است برای او سرویس بهداشتی، غذای مناسب، مکان خواب مناسب و ... فراهم کنیم و شرایطی فراهم شود که پزشک نیز آنها را تحت نظر بگیرد تا استثمار نشوند.
این عضو شورای شهر کرج اضافه می‌کند: به هر حال این یک واقعیت است که وجود دارد؛ ما زمانی که با سمن‌ها صحبت می‌کنیم آنها تاکید دارند که این موضوع جمع شود اما آیا واقعاً در این سال‌ها با این نگاه کار کودکان جمع شده است؟
خستو ادامه می‌دهد: اعتقاد من این است، حالا که این واقعیت وجود دارد باید سعی کنیم شرایطی انسانی‌تر را برای این کودکان فراهم کنیم هر چند معتقدم جامعه باید متاسف باشد که کودکش کار می‌کند.
او می‌گوید: کودک باید رشد پیدا کند؛ باید مکانی امن داشته باشد و باید در کانون محکم خانواده باشد ولی با وجود خانواده‌های بدسرپرست و فروپاشی خانواده این واقعیت هم وجود دارد. در هر حال نمی‌توان در قبال کودکان کار صورت مسأله را پاک کرد.

No comments:

Post a Comment