سپیده قلیان، فعال مدنی که در تاریخ ۲۷ آبانماه، در جریان تجمعات اعتراضی کارگران مجتمع نیشکر هفتتپه بازداشت و در روز ۲۷ آذرماه با قرار وثیقه آزاد شده بود، طی یادداشتی به بیان شکنجه ها و آزار و اذیت های حین و دوران بازداشت خود و اسماعیل بخشی پرداخته است. وی در این یادداشت نوشتن درباره شکنجه را بازگویی “خشونت سیستماتیک نهادهای امنیتی” علیه زندانیان نامیده و گفته است که یادآوری سی روز رفتار وحشیانه و ضد بشری هنوز هم میتواند
چشمهایم را خیس کند و تنم را بلرزاند. این فعال مدنی در بخشی از نامه خود می گوید “شاهد ضرب و شتم وحشیانهی اسماعیل بخشی بودم و حاضرم چه در مورد خودم و چه در مورد برادرم اسماعیل بخشی، در دادگاهی عادلانه برای این شکنجهها شهادت بدهم”.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۱۹ دیماه ۱۳۹۷، سپیده قلیان فعال مدنی طی یادداشتی به بازگویی شکنجههای دوران بازداشت و پس از بازداشت خود و اسماعیل بخشی پرداخته است.
متن کامل یادداشت سپیده قلیان که بر گرفته شده از رشته توییت های این فعال مدنی است در ادامه میآید:
“دوشنبه که برای چندمین بار به ستاد خبری وزارت اطلاعات احضار شده بودم دو نفر که خود را مامور “بررسی” معرفی میکردند، ابتدا از من در مورد آنچه در سی روز بازداشت اتفاق افتاد سوال کردند و پس از توضیحاتم با گفتن اینکه بحثهای اسماعیل بخشی و من در مورد شکنجه توهم است، به بررسیشان پایان دادند. پس تصمیم گرفتم توضیحاتم را دیگر نه به ماموران، که رو به مردم شرح دهم.
گفتن از شکنجه، فقط توضیح یک درد شخصی نیست بلکه بازگو کردن خشونت سیستماتیکی است که نهادهای امنیتی در قبال زندانیان به خرج میدهند و انکار یا تقلیل آن به اشتباه یک بازجو توجیهی خندهآور و البته دردی مضاعف است. یادآوری سی روز رفتار وحشیانه و ضد بشری هنوز هم میتواند چشمهایم را خیس کند و تنم را بلرزاند.
حین دستگیری، اسماعیل بخشی سعی میکرد مرا از زیر ضرب و شتم ماموران بیرون بکشد اما خودش را چنان به باد کتک گرفتند که بیهوش شد.
شکنجهی اسماعیل بخشی از زمان بازداشت در فرماندهی حفاظت اطلاعات، تا پلیس امنیت (که فریاد میزد من یک کارگرم دندههایم را شکستی) و زمان انتقالمان از شوش به بازداشتگاه اطلاعات اهواز چنان شدید بود، که من ده روز نخست بازداشتم تصور میکردم برادرم مرده است.
ده روز نه میتوانستم غذا بخورم، نه میدانستم شب است یا روز؟ فریاد میکشیدم، تا اینکه از بیقراریها و فریادهایم عاصی شدند و نزدیک اتاق بازجوییاش بردند و صدای زخمیاش را شنیدم. برادرم اسماعیل زنده بود.
روزهای اول، چه حین دستگیری و چه در بازداشتگاه با ضرب و شتم همراه بود. سایهی کابل بالای سرم بود تا اعتراف بنویسم. به همین دلیل بود که بیآنکه حرفی از شکنجه با خانوادهام زده باشم متوجه غیرطبیعی بودن وضعیتام شدند.
و ای کاش و صد ای کاش شکنجه به همان ضرب و شتم خلاصه میشد. وارد کردن اتهامات جنسی، در جایی که قطعاً حتی اگر فریاد میزدم صدایم به جایی نمیرسید، دردناکترین قسمت ماجرا بود.
روز آخر بازجو میگفت اگر بیرون بروی و دهانت را باز کنی همین ادعاها و اعترافات اجباری تو و اسماعیل بخشی را را در اخبار بیست و سی هم پخش خواهیم کرد و پودرتان خواهیم کرد. بله خداوندگاران قدرت! اگر من نمیدانستم که شما میتوانید ما را پودر کنید که روی این صندلی ننشسته بودم.
من حتی در مورد رنگ مو و مدل لباسهایم بازجویی و تحقیر شدم، بازجویی با شکم گرسنه از صبح تا چند ساعت پس از خاموشی، آیا شکنجه نیست؟
بازداشت پایان یافت اما شکنجهها نه. شخصی که خود را نمایندهی وزارت اطلاعات شوش معرفی کرده، در میان پنج هزار کارگر نسبتهای غیراخلاقی به من داده و این اتهامها به گوش خانوادهام هم رسیده است. تصور کنید در یک شهر کوچک، و در فرهنگی سنتی، صرفاً به میانجی آن ادعاها، در این روزهای به اصطلاح آزادی چه بر من گذشته و میگذرد.
من در مرحلهی دستگیری شاهد ضرب و شتم وحشیانهی اسماعیل بخشی بودم و در روزهای بازجویی شاهد تحقیر او. به شکلی که چند بار او را مجبور کردند در مقابل دیگران به خودش هتاکی کند. حاضرم چه در مورد خودم و چه در مورد برادرم اسماعیل بخشی، در دادگاهی عادلانه برای این شکنجهها شهادت بدهم”.
در تاریخ ۲۷ آبانماه، سپیده قلیان به همراه دستکم ۱۹ تن از جمله تمامی اعضای مجمع نمایندگان کارگری نیشکر هفتتپه به همراه چند فعال کارگری و تعدادی از شاغلین و مدیران شرکت که جهت پیگیری وضعیت بازداشتشدگان در پلیس امنیت حاضر شده بودند در محل پلیس امنیت شوش بازداشت شد و در روز ۲۷ آذرماه با قرار وثیقه آزاد شده بود.
سپیده قلیان متولد ۱۳۷۴و فعال مدنی اهل اهواز پیشتر نیز در تاریخ ۶ اسفند ۹۵ در منزل پدری بازداشت و در تاریخ ۱۱ اسفندماه همان سال با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز آزاد شده بود.
اسماعیل بخشی یکی از فعالان کارگری بازداشتی شرکت نیشکر هفتتپه نیز که همزمان با سپیده قلیان بازداشت شده بود در تاریخ ۲۱ آذرماه ۱۳۹۷ با تودیع وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود. آقای بخشی روز جمعه طی نامه ای با اشاره به شکنجه هایی که در زمان بازداشت متحمل شده بود، محمود علوی، وزیر اطلاعات را به مناظره در یک برنامه زنده تلویزیونی دعوت کرده بود. خبر شکنجه و بدرفتاری با این فعال کارگری از زمان انتشار افکار عمومی را متاثر کرده است. در تاریخ ۱۷ دی ماه نیز فرزانه زیلابی، وکیل مدافع اسماعیل بخشی گفت که پرونده موکلش در مرحله تحقیقات مقدماتی است اما برای تکذیب شکنجه خود تحت فشار قرار گرفته است.
لازم به ذکر است علی نجاتی، عضو سندیکای کارگران مجتمع نیشکر هفتتپه نیز با گذشت نوزده روز از زمان بازداشت کماکان در بازداشت و بیخبری بهسر میبرد.
کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق و مزایا و نیز برای مطالبه بازگشت این واحد به بخش دولتی ماه گذشته اقدام به برپایی تجمعات اعتراضی کرده بودند.
چشمهایم را خیس کند و تنم را بلرزاند. این فعال مدنی در بخشی از نامه خود می گوید “شاهد ضرب و شتم وحشیانهی اسماعیل بخشی بودم و حاضرم چه در مورد خودم و چه در مورد برادرم اسماعیل بخشی، در دادگاهی عادلانه برای این شکنجهها شهادت بدهم”.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۱۹ دیماه ۱۳۹۷، سپیده قلیان فعال مدنی طی یادداشتی به بازگویی شکنجههای دوران بازداشت و پس از بازداشت خود و اسماعیل بخشی پرداخته است.
متن کامل یادداشت سپیده قلیان که بر گرفته شده از رشته توییت های این فعال مدنی است در ادامه میآید:
“دوشنبه که برای چندمین بار به ستاد خبری وزارت اطلاعات احضار شده بودم دو نفر که خود را مامور “بررسی” معرفی میکردند، ابتدا از من در مورد آنچه در سی روز بازداشت اتفاق افتاد سوال کردند و پس از توضیحاتم با گفتن اینکه بحثهای اسماعیل بخشی و من در مورد شکنجه توهم است، به بررسیشان پایان دادند. پس تصمیم گرفتم توضیحاتم را دیگر نه به ماموران، که رو به مردم شرح دهم.
گفتن از شکنجه، فقط توضیح یک درد شخصی نیست بلکه بازگو کردن خشونت سیستماتیکی است که نهادهای امنیتی در قبال زندانیان به خرج میدهند و انکار یا تقلیل آن به اشتباه یک بازجو توجیهی خندهآور و البته دردی مضاعف است. یادآوری سی روز رفتار وحشیانه و ضد بشری هنوز هم میتواند چشمهایم را خیس کند و تنم را بلرزاند.
حین دستگیری، اسماعیل بخشی سعی میکرد مرا از زیر ضرب و شتم ماموران بیرون بکشد اما خودش را چنان به باد کتک گرفتند که بیهوش شد.
شکنجهی اسماعیل بخشی از زمان بازداشت در فرماندهی حفاظت اطلاعات، تا پلیس امنیت (که فریاد میزد من یک کارگرم دندههایم را شکستی) و زمان انتقالمان از شوش به بازداشتگاه اطلاعات اهواز چنان شدید بود، که من ده روز نخست بازداشتم تصور میکردم برادرم مرده است.
ده روز نه میتوانستم غذا بخورم، نه میدانستم شب است یا روز؟ فریاد میکشیدم، تا اینکه از بیقراریها و فریادهایم عاصی شدند و نزدیک اتاق بازجوییاش بردند و صدای زخمیاش را شنیدم. برادرم اسماعیل زنده بود.
روزهای اول، چه حین دستگیری و چه در بازداشتگاه با ضرب و شتم همراه بود. سایهی کابل بالای سرم بود تا اعتراف بنویسم. به همین دلیل بود که بیآنکه حرفی از شکنجه با خانوادهام زده باشم متوجه غیرطبیعی بودن وضعیتام شدند.
و ای کاش و صد ای کاش شکنجه به همان ضرب و شتم خلاصه میشد. وارد کردن اتهامات جنسی، در جایی که قطعاً حتی اگر فریاد میزدم صدایم به جایی نمیرسید، دردناکترین قسمت ماجرا بود.
روز آخر بازجو میگفت اگر بیرون بروی و دهانت را باز کنی همین ادعاها و اعترافات اجباری تو و اسماعیل بخشی را را در اخبار بیست و سی هم پخش خواهیم کرد و پودرتان خواهیم کرد. بله خداوندگاران قدرت! اگر من نمیدانستم که شما میتوانید ما را پودر کنید که روی این صندلی ننشسته بودم.
من حتی در مورد رنگ مو و مدل لباسهایم بازجویی و تحقیر شدم، بازجویی با شکم گرسنه از صبح تا چند ساعت پس از خاموشی، آیا شکنجه نیست؟
بازداشت پایان یافت اما شکنجهها نه. شخصی که خود را نمایندهی وزارت اطلاعات شوش معرفی کرده، در میان پنج هزار کارگر نسبتهای غیراخلاقی به من داده و این اتهامها به گوش خانوادهام هم رسیده است. تصور کنید در یک شهر کوچک، و در فرهنگی سنتی، صرفاً به میانجی آن ادعاها، در این روزهای به اصطلاح آزادی چه بر من گذشته و میگذرد.
من در مرحلهی دستگیری شاهد ضرب و شتم وحشیانهی اسماعیل بخشی بودم و در روزهای بازجویی شاهد تحقیر او. به شکلی که چند بار او را مجبور کردند در مقابل دیگران به خودش هتاکی کند. حاضرم چه در مورد خودم و چه در مورد برادرم اسماعیل بخشی، در دادگاهی عادلانه برای این شکنجهها شهادت بدهم”.
در تاریخ ۲۷ آبانماه، سپیده قلیان به همراه دستکم ۱۹ تن از جمله تمامی اعضای مجمع نمایندگان کارگری نیشکر هفتتپه به همراه چند فعال کارگری و تعدادی از شاغلین و مدیران شرکت که جهت پیگیری وضعیت بازداشتشدگان در پلیس امنیت حاضر شده بودند در محل پلیس امنیت شوش بازداشت شد و در روز ۲۷ آذرماه با قرار وثیقه آزاد شده بود.
سپیده قلیان متولد ۱۳۷۴و فعال مدنی اهل اهواز پیشتر نیز در تاریخ ۶ اسفند ۹۵ در منزل پدری بازداشت و در تاریخ ۱۱ اسفندماه همان سال با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه اداره اطلاعات اهواز آزاد شده بود.
اسماعیل بخشی یکی از فعالان کارگری بازداشتی شرکت نیشکر هفتتپه نیز که همزمان با سپیده قلیان بازداشت شده بود در تاریخ ۲۱ آذرماه ۱۳۹۷ با تودیع وثیقه ۴۰۰ میلیون تومانی آزاد شده بود. آقای بخشی روز جمعه طی نامه ای با اشاره به شکنجه هایی که در زمان بازداشت متحمل شده بود، محمود علوی، وزیر اطلاعات را به مناظره در یک برنامه زنده تلویزیونی دعوت کرده بود. خبر شکنجه و بدرفتاری با این فعال کارگری از زمان انتشار افکار عمومی را متاثر کرده است. در تاریخ ۱۷ دی ماه نیز فرزانه زیلابی، وکیل مدافع اسماعیل بخشی گفت که پرونده موکلش در مرحله تحقیقات مقدماتی است اما برای تکذیب شکنجه خود تحت فشار قرار گرفته است.
لازم به ذکر است علی نجاتی، عضو سندیکای کارگران مجتمع نیشکر هفتتپه نیز با گذشت نوزده روز از زمان بازداشت کماکان در بازداشت و بیخبری بهسر میبرد.
کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق و مزایا و نیز برای مطالبه بازگشت این واحد به بخش دولتی ماه گذشته اقدام به برپایی تجمعات اعتراضی کرده بودند.
No comments:
Post a Comment