کودکان بیهویت یکی از معضلات جامعه امروز هستند؛ کودکانی که به دلایل مختلف از داشتن شناسنامه و اسناد هویتی محرومند و این محرومیت به معنای بیبهرهبودن آنها از اساسیترین حقوق شهروندی است. این کودکان ناخواسته وارد این بازی شدهاند و محکومند تاوان بیهویت بودن را با محرومیت از حقوق اولیه خود بپردازند؛ چرا که شناسنامه و اسناد سجلی مهمترین مدرکی است که هویت افراد را معرفی میکند و به عبارت دیگر از مقدماتیترین حقوق شهروندی به شمار میرود اما متاسفانه کودکان و افراد زیادی در کشور به علت نداشتن شناسنامه سالهاست از حقوق شهروندی و خدمات عمومی و دولتی بیبهره هستند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از قانون، این در حالی است که معاون اجتماعی و سیاسی استاندار تهران از ثبت هفتهای ۱۰ نوزاد بیهویت در بیمارستانهای تهران خبر داده و گفته است: “این نوزادان با مشکل دریافت شناسنامه مواجه هستند زیرا اغلب مادران این نوزادان، مدرک قانونی از جمله شناسنامه و کارتملی ندارند و اظهارات آنان در مورد مشخصات سجلی خودشان نیز قابل استناد نیست و اغلب اطلاعاتی که ارایه می دهند غلط است”.
براساس سخنان معاون اجتماعی و سیاسی استاندار تهران، هفتهای ۱۰ نوزاد بدون هویت فقط در بیمارستانهای شهر تهران به دنیا میآیند که در طول یک ماه این میزان به ۴۰ نوزاد میرسد اما این فقط آماری است که از بیمارستانهای شهر تهران ارائه شده حال این سوال مطرح است وضعیت در سایر شهرها چگونه است؟ در این زمینه نکتهای که نمیتوان از نظر دورداشت اینکه برخی زنان معتاد به دلیل اینکه پس از زایمان نوزادشان از آنها گرفته میشود به بیمارستان مراجعه نکرده و نوزاد خود را در خانه به دنیا میآورند که این کودکان را نیز باید به این آمار اضافه کرد.
پیدایش معضل کودکان بیهویت معلول علتهای زیادی است. برخی از این کودکان، حاصل روابط نامشروع بوده که در این میان زنان و مردان معتاد و کارتن خواب سهم بزرگی از متولد شدن این نوزادان دارند؛ کودکانی که غالبا معتاد به دنیا میآیند و بهواسطه داشتن چنین پدر و مادری از حقوق اولیه خود محروم میشوند و با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکنند.
برخی نیز حاصل ازدواج موقت والدینی هستند که به هردلیلی از ثبت ازدواج موقت خود سر باز میزنند و با وجود تاکید قانون مبنی بر ثبت ازدواج پس از باردار شدن اما به تکلیف قانونی خود عمل نکرده و مسبب تولد کودکی بدون هویت میشوند.
حاصل ازدواج مادر ایرانی و پدر خارجی
اما در مورادی نیز این کودکان حاصل ازدواج زن ایرانی با اتباع خارجی هستند زیرا قوانین ایران حق اعطای تابعیت را فقط به پدران ایرانی داده و مادران ایرانی چنین حقی در این خصوص ندارند.در این زمینه در ماده ۹۷۶ قانون مدنی مقرر شدهاست؛ اشخاص ذیل تبعه ایران محسوب میشوند: “بند ۵-«کسانی که در ایران از پدری که تبعه خارجه است بهوجود آمده و بلافاصله پس از رسیدن به سن ۱۸ سال تمام لااقل یک سال دیگر در ایران اقامت کرده باشد والا قبول شدن آنها به تابعیت ایران بر طبق مقرراتی خواهد بود که مطابق قانون برای تحصیل تابعیت ایران مقرر است». به عبارت دیگر باید گفت قانون مدنی برای اعطای تابعیت تولدی، سیستم اصلی خون با نسب پدری را به رسمیت شناخته است.عدم پذیرش نسب مادری بر اساس مصالح ملی بوده است چرا که عدهای از زنان ایرانی در نتیجه شرایط فرهنگی، اقتصادی واجتماعی به آسانی بامردان خارجی ازدواج میکنند که هرچند این ازدواجها به صورت شرعی انجام میشوند اما در بسیاری از موارد غیررسمی بوده و به صورت قانونی ثبت نمیشوند که متاسفانه ازدواج شرعی و غیررسمی مشکلاتی را هم برای پدران و مادران و هم برای فرزندان آنها به همراه خواهد داشت”.
برخی از این کودکان نیز از مادرانی متولد میشوند که از سر فقر و نداری کودک خود را سر راه میگذارند و معضل بیهویت بودن را بر این کودکان تحمیل میکنند.
لزوم شناسایی علت بروز این معضل
رسول خضری نماینده مجلس، تولد کودکان بیهویت را یکی از معضلات و آسیبهای اجتماعی جدی کشور دانسته و در این زمینه گفتهاست: “وزارتکشور، تعاون، سازمانبهزیستی و سایر وزارتخانهها باید نسبت به ریشهیابی آسیبهای اجتماعی اقدام و با شناسایی علتها با آسیبها مبارزه و استراتژی راهبردی برای مقابله با آنها تعیین کنند.خضری با بیان اینکه افزایش سن ازدواج در بروز روابط نامشروع، ازدواجهای سفید و تولد کودکان بیهویت موثر است”، تصریح کردهاست : “۱۲ میلیون جوان مجرد در سن ازدواج داریم که تعدادی هرچند بسیار کم به ازدواج سفید و روابط نامشروع روی میآورند که حاصل چنین روابطی تولد کودکان بیهویت است. به طور قطع بیکاری و مسائل اقتصادی در کشیده شدن جوانان به سمت فساد اخلاقی و مواد مخدر بسیار موثر است”.
ازدواج سفید اژهای است که در سالهای اخیر مطرح شده و به دنبال آن، زن و مرد بدون عقد و ازدواج شرعی باهم زندگی و روابط زناشویی خود را آغاز میکنند. این مدل سبک زندگی به دلیل اینکه در هیچ یک از نهادهای دولتی یا سازمانهای دینی به ثبت نمیرسد پدیدهای نه شرعی، نه عرفی، نه قانونی و نه سفید است، ابتدا و انتهایی هم نداشته و دارای آسیبهای روانی، اجتماعی، اقتصادی فراوانی در جامعه بوده و میتواند عاملی در تولد کودکان بدون هویت باشد.
بیهویتی عاملی برای ارتکاب جرم است
به گفته کارشناسان، بیهویتی میتواند عامل ارتکاب جرم و آسیبهای اجتماعی باشد و بر اساس آمارها بیش از یکمیلیون فرد بیهویت در کشور وجود دارد. نداشتن شناسنامه مشکلات ریز و درشت بسیاری برای کودکان ایجاد میکند که بدون شک، بیتوجهی به این مساله میتواند سبب وارد شدن آسیبهای اجتماعی به افراد در دوران بزرگسالی شود و در مواردی نیز او را تبدیل به بزهکار میکند. این کودکان از تمامی خدمات عمومی و قانونی محروم هستند؛ از آموزشی گرفته تا پزشکی و به دلیل نداشتن تحصیلات اغلب آنها یا به دستفروشی مشغول هستند یا اینکه از راه خرده فروشی مواد مخدر درآمد کسب میکنند. نیاز به استفاده از خدمات شهروندی و اجتماعی و حق برخورداری از تحصیل از مهمترین مواردی است که قانون اساسی نسبت به آن تاکید داشته است. اما این در حالی است که هیچ دانش آموزی بدون داشتن شناسنامه و هویت مشخص نمیتواند از خدمات آموزش و پرورش کشور استفاده کند. مساله دیگری که نداشتن هویت و شناسنامه برای کودکان و بزرگسالان به همراه دارد احساس عدم تعلق به محیط و سرزمین و در نهایت نیز سرخوردگی است و همین امر سبب شده تا بسیاری از موارد بزهکاری در حاشیه شهرها و در میان این افراد دیده شود.
هرچند در این سالها مشکل تحصیل این کودکان مورد توجه قرار گرفته اما مشکلات حوزه درمان آنها هنوز حل نشده و نیاز است دولت، وزارت کشور و وزارت بهداشت برای حمایت از این کودکان تمهیدات لازم را اتخاذ کنند.در خاتمه باید گفت براساس آمارها حدود یک میلیون کودک بدون هویت در کشور زندگی میکنند در حالی که از حقوق اولیه خود محروم هستند. نباید فراموش کنیم این کودکان حق زندگی کردن دارند؛کودکی که از آغاز زندگی از این حقوق محروم میشود دچار سرخوردگی شده و میتواند برای جامعه خطرناک باشد.پس لازم است در این زمینه نهادهای متولی اقدامات لازم برای بازگرداندن هویت به این کودکان را مورد توجه قرار دهند. اعطای تابعیت از طرق مادر و به عبارت دیگر تعیین تکلیف کودکان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی میتواند گامی در جهت هویتدار کردن این کودکان باشد. لایحهای که مدتهای زیادی در مجلس بلاتکلیف مانده و خبری از تصویب آن نیست. نباید فراموش کنیم سالهاست کشور ما میزبان مهاجران زیادی از جمله اتباع افغان بوده است که لازم بود پس از اینکه درهای کشور به روی این افراد گشوده شد تمهیداتی در این زمینه اتخاذ میشد تا امروز با این حجم از مشکلات مواجه نبودیم نه اینکه سالها از ورود این افراد به کشور بگذرد اما هنوز شاهد کودکانی باشیم که فقط انتظار دارند به عنوان شهروند جامعهای تلقی شوند که در آن زندگی میکنند و دغدغه ابتداییترین حقوق خویش را نداشته باشند.
No comments:
Post a Comment