Monday, August 6, 2018

کپرهای برخی پاکستانی‌های قوچ‌حصار تخریب شد؛ کارگر مزارع ذرت هستیم و کارمان گدایی نیست/گمشدن مشکوک ۶ کودک پاکستانی و تکذیب آن ازسوی فرمانداری

بعداز گذشت پنج روز از تخریب کپرهای بلوچ‌های پاکستانی گفته می‌شود هنوز از شش کودک گمشده خبری در دست نیست حال آنکه فرمانداری ری صریحا گمشدن این کودکان را تکذیب می‌کند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، پنج روز است که از تخریب کپرهای منطقه‌ی «قوچ‌حصار» شهر ری با نام طرح جمع‌آوری اتباع غیرقانونی می‌گذرد. طرحی که مشابه آن در سال گذشته با عنوان "طرح ضربتی ساماندهی کودکان کار و خیابان" انجام شد. اتفاقی که به علت کاستی‌ها و آسیب‌های فراوانی که داشت، واکنش‌های بسیاری از نمایندگان  شورای شهر و فعالان حقوق کودک را برانگیخت.


حال بعد از گذشت نزدیک به یک سال؛ بار دیگر فرمانداری شهر ری براساس همین طرح، خانه‌ کارگران مزارع سبزی‌کاری و ذرت اطراف شهر ری را به دستور مستقیم وزارت کشور تخریب کرده‌ است. فرمانداری شهر ری در توضیح این طرح می‌گوید: این طرح به علت غیرقانونی بودن این اتباع و ویروس‌های بیماری‌زایی است که با خود آورده‌اند و باعث شکایت مردم شهر ری به فرمانداری شده‌ است.

رحمان کارگر ۳۵ساله‌ی مزارع سبزی‌کاری این منطقه است. اینجا همه‌ چیز تخریب شده‌ و اطراف خرابه‌ها تا چشم کار می‌کند، مزارغ ذرت است. بلندی ذرت‌ها از قد یک انسان بالاتر می‌زند. محلی‌ها می‌گویند چند بچه‌‌ای که گم شده‌اند شاید به داخل ذرت‌ها فرار کرده‌اند. هنوز بعد از گذشت نزدیک به ۷ روز از بچه‌های گمشده خبری نیست و خانواده‌ها نگران بچه‌های گمشده‌‌ی خود هستند.

رحمان می‌گوید: خانواده من ۳۰سال است که اینجا زندگی می‌کنند. یادم هست زمانی که هاشمی رفسنجانی؛ رییس‌جمهور شد به ما کوپن شکر و برنج می‌دادند اما امروز به این بهانه که فقط یک سال است اینجا زندگی می‌کنیم، برای تخریب خانه‌های ما آمده‌اند.

مادر رحمان؛ پیرزنی با لباس و لهجه‌ی بلوچی است اما فارسی را خوب یاد گرفته است. پیرزن بعد از تخریب خانه‌‌اش همراه با فرزندانش به زمینی که در آن کارگری می‌کردند؛ آمده‌اند. مادر رحمان می‌گوید: همسرم ۳برادر داشت. ما لب مرز ایران و پاکستان زندگی می‌کردیم. آنجا جنگ بود و ما هم کاری نداشتیم. به اجبار اینجا آمدیم. فرزندانم را اینجا به دنیا آورده‌ام. مادر همسرم سال ۸۰ همین‌جا فوت کرد و ما در بهشت بی‌بی سکینه خاکش کردیم.

روز تخریب خانه‌ها؛ مادر رحمان با بچه‌های کوچکتر خانه بوده و باقی خانواده سرِ زمین‌ مشغول آبیاری بوده‌اند. مادر رحمان می‌گوید: وقتی ماشین‌ها را آوردند، من خانه بودم. ترسیده‌ بودم. دست نوه‌هایم را گرفتم و بین ذرت‌ها دویدم. تا ظهر با بچه‌ها آنجا ماندم. اگر بیرون می‌رفتیم، ما را هم می‌گرفتند و به پاکستان می‌فرستاند. اما بعد از ۳۰سال دیگر کسی ما را آنجا نمی‌شناسد. برای همین منتظر پسر بزرگترم ماندم که دنبالمان بیاید. 

همسر رحمان می‌گوید: با چاقو وسایل را تارتار می‌کردند. برادر همسرم در خانه کفتر داشت. نگذاشتند کفترها را آزاد کنم. کفترها لابه‌لای آوار و تیغ بلدوزرها ماندند.

خانه خانواده رحمان تخریب شده و امروز نزدیک به ۱۰ نفر هستند که در زمین‌های کشاورزی زندگی می‌کنند. در زمین سبزی‌کاری یک حوض بسیار بزرگ است که سبزی‌ها را در آن می‌ریزند. رحمان از عمق حوض می‌ترسد و می‌گوید: دیگر جایی برای زندگی نداریم. به اجبار با خانواده خواهر و برادرم به اینجا پناه آورده‌ایم. این حوض بسیار عمیق است. مادر، خواهر و همسرم مدام باید مراقب این بچه‌ها باشند که داخل حوض نیفتند. یک بچه ۱۱ ساله اینجا راحت غرق می‌شود.

همسر رحمان ادامه می‌دهد: ۷ نفر از بچه‌ها همان روز گمشده‌اند. فقط از بین آنها شهنواز که بزرگتر بوده، بعد از ۲روز برگشته اما از ۶ بچه دیگر خبر نداریم. جرات هم نمی‌کنیم بین ذرت‌ها برویم. صاحبان زمین‌ها اجازه نمی‌دهند. ذرت‌ها هم خیلی بلند هستند. نمی‌دانم شاید سگ بچه‌ها را از بین برده، شاید رد مرز شده‌اند، شاید هم بین مزارع ذرت تلف شده‌اند. به جز شهنواز مابقی بچه‌هایی که گمشده‌اند زیر ۶ سال داشته‌اند. خدا نکند که سگ بچه‌ها را دریده باشد. مادرها و پدرهایشان دیگر تاب و قرار ندارند.

 علی یکی دیگر از بلوچ‌های پاکستانی‌ست که خانه‌اش تخریب شده. علی ۲۵ ساله است. می‌گوید: به ما گفتند گدایی می‌کنیم و سر چهار راه اسپند دود می‌کنیم. بعضی‌ها همین کار را می‌کنند اما ما کارگر زمین هستیم.

راحله همسر علی می‌گوید: دوتا ماشین پرکردند و بردند. نمی‌دانیم رد مرز شده‌اند یا در کمپ‌ها هستند. در یکی از خانه‌ها فردای تخریب قرار بود جشن عروسی بگیرند. لباس عروس در خانه بین آوار ماند.


علی، همسر راحله است. این‌طور ادامه می‌دهد: این پرونده پزشکی خواهر همسرم است. سال ۸۹ و ۹۰ برای درمان به بیمارستان رفته‌است. بعد می‌گویند ما تازه به اینجا آمده‌ایم. دو روز قبلش به ما گفتند که می‌خواهند به ما واکسن بزنند. فردایش آمدند و گفتند که می‌خواهند به ما کمک کنند. برادر همسرم گفت که ما خودمان کار می‌کنیم و پول نمی‌خواهیم. فردایش که آمدند، خانه‌ها را خراب کردند و رفتند.

علی ادامه می‌دهد: ما که از سر تفریح به ایران نیامده‌ایم. در پاکستان تروریست زیاد است. هرآن ممکن است کشته شویم. ما برگه هویت نداریم برای همین نمی‌توانیم به دنبال بچه‌هایمان برویم. هم خودمان و هم فرزندانمان برگه هویتی نداریم. 

 گم شدن ۷ کودک کذب محض است

امین بابایی (مدیر روابط عمومی و روابط بین‌اللمل فرمانداری شهرستان ری) به نیابت از فرماندار شهرستان ری در گفتگو با خبرنگار ایلنا درباره روند اجرای طرح جمع‌آوری اتباع غیرقانونی در این منطقه می‌گوید: این طرح با هدف ساماندهی اتباع بیگانه با محوریت نیروی انتظامی شکل گرفته است. در این طیف با افرادی مواجه هستیم که با ویزای زیارتی به ایران آمده‌آند اما به صورت غیرمجاز در ایران مانده‌اند.

وی؛ گمشدن ۷ کودک را تکذیب کرده و گفت: هیچ بچه‌ای در آن روز گم نشده و هیچ سازمانی نیز گمشدن این کودکان را تایید نکرده است. 

بابایی تصریح کرد: افراد ساکن در این کپرها نیروی کار ارزانی هستند که در شرایط بد محیطی و بهداشتی زندگی می‌کنند. برخی از زمین‌هایی که این کارگران روی آن‌ها کار می‌کنند، مجهول‌المالک هستند.

No comments:

Post a Comment